جدول جو
جدول جو

معنی به طور غیرقابل تحمل - جستجوی لغت در جدول جو

به طور غیرقابل تحمل
لا يطاق
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به عربی
به طور غیرقابل تحمل
de manière intolérante, de manière insupportable, de manière intolérable
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به طور غیرقابل تحمل
असहिष्णु रूप से , असहनीय रूप से , सहनशील नहीं
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به هندی
به طور غیرقابل تحمل
غیر قابل برداشت طریقے سے , ناقابل برداشت طریقے سے , ناقابل برداشت طریقے سے , ناقابل برداشت طریقے سے , ناقابل برداشت طریقے سے
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به اردو
به طور غیرقابل تحمل
অতি সহ্যহীনভাবে , অস্বাভাবিকভাবে , অতি সহ্যযোগ্যভাবে , সহ্যযোগ্য না , সহ্য করার অযোগ্যভাবে
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به بنگالی
به طور غیرقابل تحمل
kwa njia ya kutovumilia, kwa njia isiyovumilika, kwa njia isiyoweza kustahimiliwa
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به سواحیلی
به طور غیرقابل تحمل
hoşgörüsüz bir şekilde, dayanılmaz bir şekilde
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
به طور غیرقابل تحمل
참을 수 없게 , 참을 수 없는 , 참을 수 없이
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به کره ای
به طور غیرقابل تحمل
耐えられないように , 我慢できないほど , 耐えられない形で , 耐えられない方法で
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به ژاپنی
به طور غیرقابل تحمل
בצורה בלתי סובלנית , בצורה בלתי נסבלת , בצורה בלתי נסבלת , בלתי נסבל , בצורה בלתי נסבלת
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به عبری
به طور غیرقابل تحمل
нетерпимо , невыносимо
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به روسی
به طور غیرقابل تحمل
secara intoleran, secara tidak tertahankan, secara tak tertahankan, dengan cara yang tak tertahankan, dengan tak tertahankan
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
به طور غیرقابل تحمل
intolerant, unerträglich
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور غیرقابل تحمل
intolerant, onverdraaglijk, onverdraagbaar
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به هلندی
به طور غیرقابل تحمل
de manera intolerante, de manera insoportable, de manera intolerable
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور غیرقابل تحمل
in modo intollerante, in modo insopportabile, in modo intollerabile, insopportabilmente
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور غیرقابل تحمل
de maneira intolerante, de maneira insuportável, de maneira intolerável, de forma insuportável
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور غیرقابل تحمل
不容忍地 , 无法忍受地 , 难以忍受地
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به چینی
به طور غیرقابل تحمل
nietolerancyjnie, nieznośnie, nie do wytrzymania, nieznośne
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور غیرقابل تحمل
нетерпимо , нестерпно , нестерпно
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور غیرقابل تحمل
อย่างทนไม่ได้ , อย่างทนไม่ได้ , อย่างทนไม่ได้ , อย่างทนไม่ได้
تصویری از به طور غیرقابل تحمل
تصویر به طور غیرقابل تحمل
دیکشنری فارسی به تایلندی